Categories Menu

Weetjes / دانستنیهای مهم

Knipsel

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام خداوند بخشاینده مهربان

dia-weetjes

روزه برای بیماران شکر

لطفاً  ( dia-weetjes ) را کلیک کنید

*******

میدانید چرا شراب حرام است

علاوه بر آیات و روایات امروزه از نظر علمى نیز مضرات مصرف مواد الکلى به اثبات رسیده است. دانشمندان به این واقعیت

اعتراف داشته‏اند که از جمله آثار زیان بخش شراب، پیامد سویى است که روى مغز و عقل مى‏گذارد و آن را از کار مى‏اندازد.

روشن است که با از بین رفتن عقل، پرده شرم و حیا دریده مى‏شود. در نتیجه میدان به دست غرایز حیوانى مى‏افتد. انسان به صورت حیوانى وحشى ولجام گسیخته درمى‏آید.

نوشابه‏ هاى الکلى پس از استفاده سریعاً جذب خون مى‏شود . خون در مسیر خود مغز را بى نصیب نمى‏گذارد، در نتیجه عمل سلسله

اعصاب رو به ضعف مى‏رود و خویشتن دارى که ارادى و منشأ شرم و حیا در انسان و مانع از بروز کارهاى زشت است، از دست

مى‏رود.

همانطور که امام رضا علیه السلام فرمودند: خدا شراب را بدان جهت حرام کرد که مایه فساد و بازداشتن عقل از درک حقایق و از

بین بردن شرم و حیا است.

مشروبات الکلى به پنج دلیل از محرّمات شمرده مى شود:

دلیل اول – کتاب (قرآن)

در قرآن کریم آیات فراوانى وجود دارد که حرمت مشروبات الکلى را به زبان کنایه و یا موردى بیان مى کند، ولى ما به صریح ترین

آنها مى پردازیم:

«انّما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون؛ (مائده (5) آیه 90)

تحقیقاً شراب و انواع قمار و بت پرستى و یا سنگ هایى که براى قربانى نصب شده و چوبه هاى قرعه (براى کشف امور غیبى)، پلیدى

از کارهاى شیطان است، از آن دورى گزینید، شاید رستگار شوید.»

 «انما یرید الشّیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء فى الخمر و المیسر…؛ (مائده (5) آیه 91) شیطان مى خواهد کینه توزى و

دشمنى را از طریق شراب و قمار در میان شما بیفکند و تضادهاى داخلى را تشدید نماید و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد، آیا باز

هم دست از آن بر نمى دارید.»

 «یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما؛(بقره (2) آیه 219)

تو را از شراب و قمار مى پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ است و سودهایى براى مردم و گناهشان از سودشان بیشتر است.»

به اجماع فقهاى شیعه و سنّى، شراب، نجس و حرمت آن محرز است. اکثر عالمان دینى مشروبات را حتى به نام دارو نیز تجویز نمى

کنند، چرا که خداوند متعال شفایى در حرام قرار نداده است. تمام فقیهان اسلامى براى شراب خوار اجراى حد شرعى (هشتاد ضربه

شلاق) را واجب نموده اند

دلیل دوم – احادیث نبوى و علوى (سنت)

در مجامع شیعه و سنّى، این حدیث معروف است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ده گروه را لعنت کرده است که به گونه مستقیم

یاغیر مستقیم در شراب سازى دخالت دارند: 1 – کسى که درخت انگور را به نیت شراب غرس کند؛ 2 – آن که بدین قصد از درخت

تاکپاسدارى نماید؛ 3 – خریدار مشروبات؛ 4 – فروشنده آن؛ 5 – کسى که مى نوشد؛ 6 – کاسبى که از شراب فروشى پولى به دست

مىآورد؛ 7 – فشار دهنده انگور به انگیزه ساختن شراب؛ 8 – افرادى که مشروبات را حمل و نقل مى کنند؛ 9 – تحویل گیرنده آن؛ 10

– ساقى یا کسى که شراب براى دیگرى مى برد. ( فروع کافى، چاپ جدید، ج 6، ص 430 – 429)

در اسلام هیچ گناهى تا این حد نکوهیده نشده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت على (علیه السلام) فرمود: «اگر همه

گناهان را در خانه اى جمع کنند، کلید آن شراب است.» ( وسائل الشیعه، ج 17، ص 271)

امام على (علیه السلام) مى فرماید: «خداوند شراب و مى گسارى را براى سلامت عقل حرام کرده است.» ( نهج البلاغه، حکمت

252) امام صادق (علیه السلام) نیز فرمود: «اگر کسى دخترش را به شراب خوار بدهد مانند این است که او را در آتش انداخته

است.» (وسائل الشیعه، ج 17، ص 249)

نوشاب‏ه هاى الکلى پس از استفاده سریعاً جذب خون مى‏شود . خون در مسیر خود مغز را بى نصیب نمى‏ گذارد، در نتیجه عمل سلسله

اعصاب رو به ضعف مى ‏رود و خویشتن دارى که ارادى و منشأ شرم و حیا در انسان و مانع از بروز کارهاى زشت است، از دست

مى‏ رود

دلیل سوم – عقل

برخى از عقلاى جهان به خصوص پزشکان متعهد بر اساس موازین عقلى و علمى و بلکه مشاهدات حسى معتقدند الکلِ مسکِر انسان

را از حالت عادى خارج مى سازد و براى مدت زمانى او را در مستى و بى خبرى نگه مى دارد و در این حالت هرگونه عمل

خطرناک و یا شرم آورى از وى امکان صدور مى یابد.

دلیل چهارم – اجماع

به اجماع فقهاى شیعه و سنّى، شراب، نجس و حرمت آن محرز است. اکثر عالمان دینى مشروبات را حتى به نام دارو نیز تجویز نمى

کنند، چرا که خداوند متعال شفایى در حرام قرار نداده است. تمام فقیهان اسلامى براى شراب خوار اجراى حد شرعى (هشتاد ضربه

شلاق) را واجب نموده اند.

دلیل پنجم – علوم طبیعى (علم طب)

(منظور از علوم طبیعى، استنتاجاتى است که متفکران از آن دارند. هنگامى که علم خطرات و مضرّات شراب را کشف مى کند، عقل

حرمت آن را اعلام مى دارد.) از نظر علم پزشکى نیز حرمت شراب، محرز است، زیرا کتاب هاى متعددى درباره زیان هاى آن از

سوى پزشکان دل سوز نوشته شده است.

11

چرا قمار حرام است

اگر بخواهیم تعریف جامعی برای قمار تهیه کنیم، باید بگوئیم قمار یعنی قربانی کردن مال و شرف برای بدست آوردن مال غیر،

با خدعه و تزویر و احیاناً به عنوان تفریح و نرسیدن به هیچ کدام.

فلسفه ی حرمت بازی با شطرنج یا پاسور چیست؟

طبق نظر برخی از فقها این کار جایز است؛ پس چگونه چیزی که حرام بوده اینک حلال شده است؟ مگر احکام دین ثابت نیست؟

در بیان احکام الهی چند نکته را باید در نظر داشت:

1- احکام الهی مبتنی بر مصلحت ها و مفسده ها است. گستره مصالح و مفاسد نیز، شامل ابعاد جسمی و روحی، فردی

و اجتماعی و امور دنیوی و اخروی است.

ثبات احکام دینی، به لحاظ استواری موضوعشان است و اگر موضوع عوض شود، دیگر ثبات حکم معنا ندارد.

به عنوان مثال خوردن انگور حلال است. اما اگر همان انگور تبدیل به شراب شود خوردن آن نیز حرام می گردد

2- احکام الهی برای پاسخگویی به نیازهای (ثابت و متغیر) بشر است. برای نیازهای ثابت، احکام ثابت

و برای نیازهای متغیر احکام متغیر وضع می شود.

3- احکام الهی تابع موضوعات است و هر موضوعی، حکم خاص خود را دارد. از این رو ثبات و تغییر احکام،

پیوند وسیعی باثبات و تغییر موضوع دارد. بنابراین ثبات احکام دینی، به لحاظ استواری موضوعشان است

و اگر موضوع عوض شود، دیگر ثبات حکم معنا ندارد. به عنوان مثال خوردن انگور حلال است.

اما اگر همان انگور تبدیل به شراب شود خوردن آن نیز حرام می گردد.

4- تغییر موضوع انواع مختلفی دارد یکی از انواع آن، استحاله ی شیء (تغییر ماهوی) است مانند آنچه در مثال بالا آمد.

گونه ی دیگر آن، تغییر عنوان منطبق بر موضوع است. به عنوان مثال هر شیء ای که دارای منفعت حلال نباشد،

از نظر شرعی قابل مبادله اقتصادی نیست. از این رو در گذشته فروش خون حرام بود؛ زیرا فاقد منفعت حلال بود

اما امروزه که با تزریق خون می توان جان بیماری را از خطر مرگ رهانید،خون دارای منفعت حلال است بنابراین

با آنکه تغییری در ماهیت خون پدید نیامده، عنوان منطبق بر آن تغییر کرده، یعنی خون مصداق اموری واقع شده است

که منفعت حلال دارند و قابل مبادله اقتصادی است.

5- بازی با آلات قمار در اسلام حرام است و حکم به حرمت بازی با پاسور از باب آن است که به عنوان یکی از

ابزارهای قمار شناخته می شود؛ هر چند با آن شرط بندی نکنند. بنابراین تا زمانیکه به این عنوان شناخته شود حکم

آن حرمت خواهد بود. البته اگر مرجع تقلید در صدق عنوان آلت قمار بودن پاسور تردید کند فتوا به حرمت نمی دهد.

در مقابل گفته شده است که شطرنج امروزه در سطح جهان آلت قمار به حساب نمی آید بلکه نوعی بازی فکری

شناخته می شود. بر این اساس شطرنج از نظر موضوع حکم شرعی تغییر یافته است. یعنی از آلت قمار بودن خارج شده

و به تبع آن حکمش نیز دگرگون شده است.

مضرّات قمار

خداوند متعال قمار را در ردیف می گساری و بت پرستی و از کارهای پلید شیطانی دانسته و دستور به اجتناب از آن داده است: 

«یا ایها الذین آمنوا انّما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجسٌ من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون.»

ای کسانیکه ایمان آورده اید! بدانید که شراب، قمار، بت ها و چوب های مخصوص برد و باخت به تمامی پلید و ناپاک و

از کارهای شیطانی است: پس از این کارها بپرهیزید تا رستگار شوید.»

«میسر یعنی قمار و لذا قمارباز را «یاسر» گویند. ریشه آن «یسر» به معنای آسانی است و علت نامیدن قمار به

«میسر» این است که قمارباز با آن مال دیگران را به آسانی و بدون زحمت به چنگ می آورد. (2)

از امام رضا علیه السلام نقل شده، «المیسر هوالقمار» میسر همان قمار است. (3)  آیه بعد می فرماید: شیطان همواره

در صدد ایجاد دشمنی و کینه توزی میان شما و بازداشتن شما از یاد خدا و برپایی نماز است. قماربازی و شراب خواری

ابزار شیطان در نیل به این هدف است: آیا باز هم دست از این کار برنمی دارید:

«انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البعضاء فی الخمر و المیسر و یصدّکم عن ذکرالله

و عن الصلاه فهل انتم منتهون» (4)

به عبارت دیگر چیزی که در عرف متدیّنان و کسانی که تقید شرعی دارند ابزار قمار بازی شمرده می شود- هر چند

به قصد سرگرمی یا پرورش فکر بدون برد و باخت نیز مورد استفاده قرار می گیرد- این کار بازی با آلات قمار

شمرده می شود و طبق روایات حرام است؛ اگرچه قمار نام نگیرد

همچنین در آیه ی 219 سوره ی بقره می گساری و قماربازی در یک ردیف و از گناهان کبیره دانسته شده است.

گرچه ممکن است احیاناً دارای منافعی هم باشد اما قطعاً آثار زیان بار آن به مراتب بیشتر از سود آن است.

قمارباز همیشه بازنده است

نکته مهم دیگری که بازتاب روانی قمار می باشد این است که قمارباز همیشه بازنده است چون اگر ببرد حریص تر

می شود که باز هم قمار کند و به یقین او همیشه برنده نخواهد بود و در دفعه های بعدی خواهد باخت!! از آنجا

که این ثروت باد آورده است- نه نتیجه ی کار و کوشش- قدر آن را ندانسته و چه بسا به زودی آن را از دست بدهد.

از نظر اخلاقی هم قساوت قلب می خواهد که کسی اموال و دارایی و گاهی تمام دارایی دیگری را بگیرد و او را

به روز سیاه بنشاند وارد شده است.

در بعضی از روایات وارد شده است (5): قریش آنقدر به قماربازی ادامه می دادند که حتی زن و بچه ی خود را

بر سر آن گرو گذاشته و می فروختند! از این رو بازی با آلات قمار- حتی اگر بدون برد و باخت باشد- حرام

شمرده شده است تا کسی به این وادی خطرناک نزدیک نشود.

به عبارت دیگر احتمال دارد حرمت بازی با آلات قمار جنبه حریمی داشته و موجب شود که جامعه اسلامی به طور

کامل از این امور فاصله گیرد و به آن نزدیک نشود.

از دیگر سو کسی که می بازد می کوشد برای جبران شکست روحی و مادی خود بازی را ادامه دهد و چون

عصبانی شده چه بسا تمام زندگی خود را ببازد و برای تسکین شکست و ناراحتی های خود به انواع مواد مخدر

و مشروبات الکلی کشیده شود شاید به همین جهت است که در آیات مربوطه در قرآن شراب و قمار با هم آمده است.

مضرّات بازی شطرنج

در خصوص بعضی از بازی ها مانند شطرنج باید دانست که فقه مرز نهایی میان حرام و واجب را مشخص می کند؛

اما باید مواظب سایر آثار جانبی آنها بود. برخی مانند «شانتال شوره» قهرمان شطرنج فرانسوی بر آنند که شطرنج

یک ورزش خسته کننده است … پرداختن به شطرنج، سایر منابع ذهنی را از کار می اندازد و دیگر فعالیتهای ذهن،

بیهوده و پوچ می شود. شطرنج می تواند به مفهوم «نظریه پاسکالی» با فشاری که بر یک نقطه از بدن (مغز)

وارد می سازد اختلال حواس ایجاد کند.

به نظر برخی دیگر از مضرّات شطرنج کینه و عداوتی است که میان بازیکنان پدید می آید. مهم تر از همه آنکه

بازی با پر(قطعه) و … عمر انسان را تلف، اعصاب را فرسوده و روان را آشفته می سازد.

دسته بندی و حکم کلی بازیها و سرگرمی ها:

بازی ها به چهار دسته تقسیم می شوند:

1- بازی با آلات قمار با شرط بندی.

2- بازی با آلات قمار بدون شرط بندی.

3- بازی با غیرآلات قمار با شرط بندی.

4- بازی با غیرآلات قمار بدون شرط بندی.

بدون تردید حکم دو نوع بازی روشن است. قسم چهارم قمار نیست و به هیچ وجه حرمت ندارد. همان طور که در

قمار بودن قسم  اول و حرام بودن آن تردید نیست.

نوع سوم نیز تقریباً محل اتفاق نظر علمای دینی است و بسیاری از فقها اصلاً ملاک قماربازی را توام بودن آن با برد

و باخت و شرط بندی می دانند، حتی اگر بازی با آلات قمار نباشد! مانند فوتبال که فی نفسه حرام نیست؛ اما اگر

با شرط بندی و برد و باخت مالی همراه باشد قمار شمرده شده حرام می گردد. پس شرط بندی در هر گونه بازی

حرام است؛ مگر در موارد استثنایی مانند تیراندازی و اسب سواری.

حکم تابع موضوع است و با دگرگونی موضوع تغییر می یابد. بنابراین بهتر است در این موارد به جای «تغییر حکم»

از عبارت «تغییر موضوع» استفاده کنیم تا کسانی که دقت کافی ندارند نگویند اگر حلال و حرام پیغمبر (ص) ابدی است

چرا حکم خدا دگرگونی می یابد و حرمت تبدیل به حلیت می شود

تنها مورد اختلاف قسم دوم است:

یعنی بازی با آلات قمار بدون آنکه با برد و باخت و شرط بندی همراه باشد.

قبل از هر چیز باید یادآور شد: قمار و بازی با آلات قمار متفاوت است؛ زیرا همان طور که گفته شد ممکن است

قمار بدون آلات قمار نیز صورت پذیرد. از سوی دیگر بازی ها تنها به جهت قمار بودن حرمت ندارند بر اساس روایات

و فتوای فقها بازی با آلات قمار نیز حرام است. مراد از آلات قمار ابزاری است که نوعاً با آن قمار بازی می کنند.

به عبارت دیگر چیزی که در عرف متدیّنان و کسانی که تقید شرعی دارند ابزار قمار بازی شمرده می شود- هر چند

به قصد سرگرمی یا پرورش فکر بدون برد و باخت نیز مورد استفاده قرار می گیرد- این کار بازی با آلات قمار

شمرده می شود و طبق روایات حرام است؛ اگرچه قمار نام نگیرد.

دلیل تغییر حکم بعضی از بازی ها بدان جهت است که ممکن است یکی از آلات قمار به تدریج تغییر ماهیت دهد

و دیگر در عرف متدینان ابزار قمار شمرده نشده و ابزار تفریح و سرگرمی با پرورش فکر محسوب شود؛

چنانکه برخی درباره شطرنج اظهار می دارند. در این صورت حکم آن تغییر می کند.

حکم تابع موضوع است و با دگرگونی موضوع تغییر می یابد. بنابراین بهتر است در این موارد به جای «تغییر حکم»

از عبارت «تغییر موضوع» استفاده کنیم تا کسانی که دقت کافی ندارند نگویند اگر حلال و حرام پیغمبر (ص) ابدی است

چرا حکم خدا دگرگونی می یابد و حرمت تبدیل به حلیت می شود.

در خاتمه باید توجه داشت که گاه مرجع تقلید- به عنوان کارشناس امور دینی- یقین دارد وسیله ای ابزار قمار

شمرده می شود؛ در این صورت بازی با آن را حرام اعلام می کند و گاه ممکن است در صدق این عنوان تردید

داشته باشد. بنابراین فتوای هر مرجع تقلید برای مقلدان خودش اعتبار دارد.

9

چرا دروغ حرام است؟

دروغ ادعای باطلی است که گوینده، عمداً آن را به عنوان حقیقت دروغ‌گویی معمولاً به منظور کلاه‌برداری یا فریب 

یا جلوگیری از وضعیتی که برای دروغگو نامطلوب است، رخ می‌دهد. دروغ می‌تواند باعث بی‌اعتمادی شود.

دروغ درتمامی دنیا 

از نخستین سنگ ‏نوشته ‏های موجود، زشتیِ دروغ برای مردم گوشزد شده و همچنین در آثار مکتوب کهن فارسی از

اهورامزدا خواسته می‎شود که ما را از دروغ دور بدار. بنابراین اخلاق انسانها از آغاز با این پدیده در مبارزه بوده است

چندان که آن‏ را به دیو دروغ تشبیه کرده‏ اند. برای مثال در کلیله و دمنه، همچنین در قابوسنامه، کیمیای سعادت و

اخلاق ناصری بر این موضوع بسیار تأکید شده است.

دروغ از نظر اسلام 

دروغ از گناهان کبیره در اسلام محسوب می‌گردد. در روایتی از معصوم گناهان بزرگی چون دزدی و زنا ذکر شده

که ممکن است مومن در حالتی دچار آن گردد(و توبه کند)، اما دروغ گویی با مسلمانی قابل جمع نیست. 

 

چرا افراد به هم دروغ می گویند؟

  

اگر به افرادی که دراطرافتان هستند خوب توجه کنید، درخواهید یافت که بسیاری از آنها در طول روز دروغهای

فراوانی می گویند. در واقع این مسئله گویای این است که تقریبا همه افراد دراین سیاره به شیوه های متفاوتی درزندگی

دروغ می گویند.

 آنها بر این باورند که غالب شدن شرایطی درآن لحظه افراد را وادار به دروغگویی می نماید. دربسیاری از موارد

افراد برای حفظ علایق شخصی خود دروغ می گویند. اما افرادی هم هستند که برای گول زدن دیگران دروغ می گویند

گروه دیگری از افراد نیز به دروغگویی معتاد شده اند. خیلی ها هم به این دلیل دروغ می گویند که از هرگونه مورد

انتقاد قرار گرفتن دراجتماع دور باشند.

 

● چه کسانی درمورد روابط خود دروغ می گویند؟

 

شاید درک این موضوع که چرا افراد درهنگام برقراری ارتباط با دیگران، درمورد خود دروغ می گویند، کمی دشوار باشد.

 ممکن است دلیلی اصلی این مسئله این باشد که آنها می ترسند اگر رازهای خود را فاش کنند، آن شخص آنها را ترک کند

افراد در روابط خود دروغ می گویند تا مسائل منفی شخصیتی شان را پنهان کنند. بسیاری از افراد اشتباهات خود در

روابط گذشته یا لجبازی خود را نپذیرفته اند، دوست ندارند طرف مقابلشان در فعالیتهای روزمره آنها دخالت کند

علت دروغگویی و خیانت اشخاص این است که آنها اغلب دارای عقده حقارت بوده و تمایلی ندارند تا شخصی که

با او رابطه ای را برقرار می کنند درمورد آن چیزی بداند. ترسی که در ذهن آنها نقش بسته است مسئول دروغگویی

این افراد می باشد. برای نمونه، یک مرد برای اینکه رابطه خود را با نامزدش پایدار نگاه دارد، ممکن است در بیان

مسائلی همچون موقعیت مالی، درآمد سالیانه و سرمایه های خود به دروغ متوسل شود.

 بدین جهت ممکن است در صورتی که نامزدش بخواهد بیشتر درباره حقایق اطلاع کسب کند، برای مرد ترس امتناع

ناگهانی زن از ازدواج به وجود آید. نکته متحیرکننده این است که با این که همه می دانند بعدها بسیاری از مسائل

درزندگیشان آشکار خواهد شد، باز هم دروغ می گویند. با وجود این، فرد دروغگو به نوعی به آرامشی موقتی و

یک حس پیروزی دروغین و نابغه بودن دست می یابد که آنها را غرق در لذت می کند. اما غافل از آن که یک دروغ

دروغ های دیگری را نیز به دنبال خود خواهد داشت.

 

● چرا افراد درمحل کار خود دروغ می گویند؟

 

برای این پرسش دلایل زیادی وجود دارد. اغلب میانبر زدن به گلوگاه رقابت برای تکمیل وظایف و دستیابی به ارتقای مقام

افراد را مجبور به دروغگویی می کند. همچنین بسیاری از افراد برای خوار کردن کارمندان رقیب و برداشتن آنها از

سر راه خود از دروغ کمک می گیرند تا سمت مورد نظر خود را بدست آورده و از دیگران پیشی بگیرند. در بسیاری

از مکانها، آوردن دلایل ساختگی برای به اثبات رساندن اهداف شخصی نیز مشاهده گردیده است. افراد برای بالا بردن

تصویر بد شغلی خود درمحل کار نیز دروغ می گویند. بسیاری هم به دلیل به دست آوردن سودهای مالی سریع دروغ

می گویند.برای نمونه، ممکن است فروشنده ای در مورد کیفیت کالایی که به فروش می رساند به مشتری خود دروغ بگوید.

 

● برخی دلایل دیگر دروغگویی

 

شاید دلایل دروغ گفتن افراد و اقدام به بیان آن همیشه جنبه منفی نداشته باشد. در برخی موارد به خاطر مصلحت یک

شخص دروغی گفته می شود. در بسیاری از شرایط، وقتی کسی وقت کافی برای تشریح موقعیت به فردی و متقاعدکردن

او برای مسائلی که رخ داده است، ندارد، به دروغ پناه می آورد. در خیلی از مواقع نیز یک دروغ می تواند به کنترل

شرایطی خاص کمک کند تا درآن لحظه موقعیت دشوار نگردد.

 

¤ دروغ اجباری به خاطر بیماریها

 

¤ دروغ اجباری به خاطر مجموعه علائم ذهنی و جسمی

 

¤ دروغ اجباری به خاطر ناهنجاریها

 

¤ دروغ اجباری به خاطر رفتارها

 

پس نتیجه می گیریم که درک این که چرا از نظر روانشناسی افراد دروغ می گویند، بسیار دشوار است. با این حال

نباید در مورد شخصی که هدف خوبی برای دروغ گفتن دارد به عنوان شخصی که رفتاری غیرصادقانه دارد، قضاوت کرد

باز هم تا آنجا که امکان دارد باید از دروغ گفتن بپرهیزیم زیرا سبب ایجاد تأثیرات بدی در زندگی گشته و اعتماد دیگران

نسبت به ما را کاهش می دهد.

 

● وابستگی ها چیستند ؟

 

پایه و اساس وابستگی، روابط بسیار نزدیک است. وابستگی به تأثیرگذاری دوطرفه اشاره دارد. حرکات و رفتارهای

شما اثر شدیدی بر روی رفتار طرف مقابلتان دارد و برعکس.

 وابستگی سبب ایجاد حقوق زیادی می گردد. افراد با برقراری ارتباط با سایر اشخاص در زندگی پیش می روند

هر قدر وابستگی بیشتر شود، بازگویی حقایق ضروری تر می گردند. برای دستیابی به نتایج مثبت در طول روابطمان

زوجها باید بیشتر درباره یکدیگر بدانند و همدیگر را درک کنند.

 ازسوی دیگر، وابستگی قید و بندهای فراوانی نیز بوجود می آورد. هرچه وابستگی زیادتر باشد، افراد، دیگر آزادی

زیادی برای انجام کارهایی که خواهان آن هستند، در زمانی که دوست دارند یا با کسی که می خواهند، ندارند.

 پس هرچه به کسی نزدیک تر می شویم، بیان حقایق مهم تر می شوند اما ریسک بیشتری نیز دارند. همسران صمیمی

بیشتر در مورد این که درباره چه فکر می کنند، چه احساسی دارند یا چطور رفتار می کنند، نگران هستند. البته اندیشه ها

احساسات و رفتارهای ما تأثیر مستقیمی در خوشحالی و خوشبختی یک زوج دارند.

 

● همه اینها به چه معناست؟

 

هنگامی که وابستگی ها کمتر هستند، بیان حقایق ساده ترین کار است، مانند آشکارساختن اطلاعات خیلی خصوصی، به

شخص غریبه ای که در صندلی کناری شما در هواپیما نشسته است. در چنین شرایطی بیان واقعیت مشکلی ایجاد نکرده

و همچنین نه هیچ نتیجه حقیقی ای برای انجام آن وجود دارد و نه حتی منفعتی در کار است.

 زمانی که وابستگی ها زیاد شد، به همان اندازه بیان واقعیتها نیز با اهمیت می شوند. بیان واقعیت به افراد این اجازه را

می دهد تا رفتارها و فعالیتهایشان را هماهنگ ساخته تا در نتیجه آن صمیمیت و نزدیکی بوجود آید وابستگی به احتمال

زیاد، باعث ایجاد نیرنگ نیز می شود. زیرا دوطرف از همدیگر توقع و تقاضاهای زیادی دارند که با بیان حقیقت ریسک

بیشتری می پذیرد. گفتن واقعیت ها در یک ارتباط نزدیک می تواند سبب کاهش کشمکش ها و منفی نگری ها گردد و

اهداف کلی را مهار کند. با این اوضاع، هم بیان واقعیت ها و هم فریبها و نیرنگها برای به نتیجه رساندن رابطه مهم هستند.

 صمیمیت نیازمند صداقت است، اما صداقت کامل، زوجین را از هم می پاشد. یافتن تعادل مناسب، ممکن است برای

بسیاری از زوجین امری دشوار باشد.

 

● صداقت چیست؟

 

صداقت در رابطه چقدر حائزاهمیت است؟

 آیا صداقت در رابطه شما نقش مهمی دارد؟ آیا واقعا مسئله ای جدی محسوب می شود؟

 بسیاری از افراد در مورد اهمیت صداقت در روابطشان سخن می گویند. اما چندنفر از زوجها به آن پرداخته اند؟ به راستی

چند نفر از ما با طرف مقابلش صادق بوده است؟

 برای برخی از افراد صداقت تنها واژه ای زینتی است که آنها صرفا از روی چاپلوسی به آن توجه می کنند و از این رو

یکی از ابتدایی ترین مسائلی است که به شکل یک بحران درحال سقوط است.

 اما صداقت در رابطه ارزشی واقعی دارد که ما باید هر اندازه که در توان داریم برای پایدار نگاه داشتن آن تلاش کنیم

سلامت و طول عمر این رابطه به این مسئله بستگی دارد.

 

● عشق بدون اعتماد چیست؟

 

ارزش واقعی درستکاری در رابطه این است که به اعتماد روح می بخشد. اگر در روابطمان اعتماد و خلوص نیت را

درنظر نگیریم، جراحت ها ظهور پیدا می کنند.

 چرا؟

 زیرا اگر ما نتوانیم به نزدیک ترین افراد در زندگی مان اعتماد کنیم، در زمان های سختی و بحران ها هم نمی توانیم

به آنها تکیه نماییم. آنها به جای این که ما را از اعتماد و اطمینان اشباع کنند، با تردید فراوان ما را رها می کنند و به

تدریج رابطه را فرسوده می کنند تا این که از بین برود.

 آشکار است که این نوع بنیانگذاری آن چیزی نیست که ما برای یک رابطه ابدی می توانیم درنظر بگیریم. پس صداقت

در رابطه اساسا بسیار بااهمیت است زیرا نشانه تضمینی است که می توانیم به شخصی که دوستش داریم اعتماد و تکیه

کنیم. این بنیان عشق و دوست داشتن است.

 وقتی از زوج های موفق که مدت طولانی است که با هم هستند بپرسید که ریشه اصلی موفقیت آنها چه بوده، درخواهید یافت

که پاسخ هر نه نفر از ده نفر آنها شامل برخی از جنبه های اعتماد و صداقت خواهد بود.

 

● اصلی ترین مسائلی که افراد در روابط شان در مورد آن دروغ می گویند.

 

۱) احساسات منفی خود نسبت به خانواده یا دوستان طرف مقابل. افراد درباره دوست داشتن افرادی که برای طرف

مقابل شان مهم هستند، دروغ می گویند

 ۲) در مورد سن، وزن و وضعیت سلامت خود.

 ۳) وقت گذاشتن برای با هم بودن. افراد در مورد دلیل این که چرا نمی توانند باهم باشند یا یکدیگر را ببینند، دروغ

می گویند. مثلا می گویند:  سرم خیلی شلوغ است، کارهای زیادی دارم، درحال حاضر وقت ندارم. 

 ۴) چقدر پول درمی آورند، درآمدشان، ارثیه ای که به آنها رسیده و یا سرمایه هایشان و گاهی حتی در مورد میزان

بدهی های خود نیز به دروغ متوسل می شوند.

 ۵) احساس خود نسبت به همسر قبلی خود. آنها اغلب بیزاری های خود نسبت به آنها را بزرگ جلوه می دهند. آنها درباره

احساسات و علایق خود نسبت به دوستان و همکاران خود نیز دروغ می گویند.

 ۶) درباره مصرف موادمخدر، سیگار کشیدن.

 ۷) فعالیت هایی که از آن لذت می برند. آنها در مورد چیزهای لذتبخشی که طرف مقابل شان دوست دارد آنها را انجام دهد

دروغ می گویند.

 ۸) احساسات منفی درباره ظاهر فیزیکی طرف مقابل. کسانی که عاشق می شوند در مورد علاقه خود به قیافه، سن و

طرز لباس پوشیدن طرف مقابل به او دروغ می گویند.

 ۹) احساسات منفی خود در مورد شغل او. افراد به دروغ شغل، رشته، حرفه و انتخاب های طرف مقابل خود را دوست

دارند و به آنها احترام می گذارند.

 

●  دلایل اصلی که زوج ها به هم دروغ می گویند چه چیزها هستند؟

 

صداقت یکی از ویژگی هایی است که ما در روابط سالم به دنبال آن هستیم. این ویژگی پسندیده ای است که در هر دو

طرف وجود داشته و می تواند بین آنها اعتماد را پایه گذاری نماید. رابطه بدون اعتماد می تواند سبب سوء تفاهم های فراوان

رنج عاطفی، عدم اطمینان و شکست در ارتباط گردد. این مسئله حتی در صورتی که کشمکش پایدار عدم اطمینان و

عدم صداقت در میان باشد، می تواند به طور پنهانی موجب از هم پاشیدن رابطه شود.

 همان طور که می دانیم، روراست بودن در روابط از اهمیت خاصی برخوردار است، اما این همیشه بدان معنا نیست که

همه زوج ها با هم صادق هستند. همه ما به احتمال زیاد در برخی موارد در زندگی مان دروغی گفته ایم یا حداقل سعی

کرده ایم که از بیان حقیقت سرباز زنیم. این یک مکانیسم دفاعی است که ما از آن برای جلوگیری از ایجاد مشکل یا

مقابله با آن استفاده می کنیم. اگرچه، درک و فهم دلایل ترس از صادق بودن به طور شگفت انگیزی می تواند به زوج ها

کمک تا به واسطه آن عدم اطمینان و کمبود اعتماد در روابط شان را از بین ببرند.

 

● این هم چند دلیل برای دروغگویی افراد

 

۱) ترس از به دردسر افتادن. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به طور خودکار طرف مقابل تان را مورد انتقاد قرار

می دهید تا با او روراست باشید، فرصت خوبی است تا آنها را وادار کند تا نخواهند با شما صادق باشند و همه چیز را به

شما بگویند. این یک تقویت کننده منفی است که سبب ایجاد مانعی برای به اشتراک گذاری احساسات و واکنش ها آنها گشته

و در نتیجه موجب پنهان شدن و در لاک خود فرو رفتن آنها می شود.

 ۲) ترس از آزار دادن طرف مقابل. اغلب مواقع، افراد به دلیل محافظت از احساسات فردی که برایشان مهم است، دروغ

می گویند. در این شرایط، عدم صداقت مسئله را درست یا قابل قبول نمی کند، اما منطقی است که آنها نخواهند شما حقیقت

را کشف کنید. زیرا این موجبات ناراحتی و ایجاد احساسات بد در شما را فراهم می آورد.

 ۳) آنها می خواهند دیگران آنها را تأیید کنند. بسیاری از افراد دوست دارند طرف مقابل شان احساسات آنها را صادقانه

تأیید کرده و دوست شان بدارند و این همان موضوعی است که آنها همیشه با آن در کشمکش هستند. این موضوع می تواند

باعث گردد تا افراد طوری دروغ بگویند که شاید درباره واقعیت مبالغه شود یا آنها مجبور شوند به خاطر این که دوست

دارند موافقت شما یا شخص دیگری را جلب کنند، داستانی را از خود بسازند.

 ۴) جدا شدن از یک عادت ناپسند. ممکن است برای شخصی که همیشه با عدم صداقت یا سرپوش نهادن بر عواطف واقعی

خود با مشکل مواجه بوده است، کنترل دروغگویی بسیار دشوار باشد. به محض بیان نکردن حقیقت، این مسئله تبدیل به

یک عادت و الگو می گردد و ممکن است برای شخصی که تصمیم گرفته دست از این کار بردارد و درستکار و

راستگو باشد، مشکلاتی به وجود آورد.

 ۵) ناتوانی در بیان احساسات. برای برخی، گفت وگو در مورد احساسات شخصی کاری بسیار دشوار است. وقتی

دوست نداشته باشیم درباره این احساسات صحبت کنیم یا این که ندانیم چگونه باید به طور موثری رابطه برقرار کنیم

صحبت نکردن در مورد آنها یا پنهان کردن احساسات واقعی برای برخی افراد ساده تر می گردد.

 اکنون که دلایل بی صداقتی افراد با همسران یا طرف مقابل شان را متوجه شدیم، به طور قطع این تصدیقی برای خوب

بودن دروغ و پنهان کردن حقایق نیست. با وجود این، مطالب ذکر شده می تواند نوعی بینش بر این مسئله باشد که هر

دو طرف چگونه می توانند بر برقراری حقیقت و رابطه ای آشکار و صادقانه موثر واقع شوند. زوجین می توانند بر

مهارت های برقراری ارتباط که آنها را در بیان حقیقت یاری می کند، بدون این که خطر یا پیامدی برایشان به وجود

آورد، کار کنند. مشاوره های فردی هم می تواند به آنها کمک کند تا بر احساس عزت نفس یا شناخت و بیان عواطف

خود تأثیر بگذارند. فهم علت دروغگویی هم می تواند در افزایش صداقت و تقویت روابط موثر باشد.

*****

 16

******

***